فردا،وقتی جواب ازمایشتو گرفتی،زنگ میزنی بهم میگی هیچی نبود لوس خانوم،ترسوبرو نذراتو ادا کن،بعد من هی همینجوری ک اشک تو چشام جم شده زنگ میزنم اس میدم قط میکنم گریه میکنم و هی میگم مرسی که باز خدایی کردی برام،هی اس میدم هورااااا یا چی؟میشه نه؟میشه که فردا اعصابم آروم شه و تمرکز کنم،اونوقت بیام و بنویسم،همه چیزو بنویسم.!
درباره این سایت